زکات فطره

زَکات فِطره یا زکات فطر یا فِطریه از واجبات مالی اسلام که براساس آن باید حدود سه کیلوگرم از خوراکِ غالب مانند گندم، جو، خرما، برنج، کشمش و یا قیمت آن به‌ازای هر نان‌خور به مستحق پرداخت شود. مستحق یا موارد مصرف زکات فطره همان موارد هشتگانه زکات مال (فقیر، مسکین، آزادی بردگان، بدهکار، مؤلفة قلوبهم، مأموران جمع‌آوری زکات، فی سبیل‌الله و ابن سبیل) است؛ البته طبق نظر برخی مراجع تقلید، احتیاط واجب یا مستحب است که فطریه به فقیر پرداخت گردد.

پرداخت زکات فطره بر هر کسی که مکلف و هوشیار بوده و فقیر نباشد، واجب است. چنین کسی زکات فطره خود و هر کس را که عیال (نان‌خور) او به شمار رود، باید پرداخت کند. زمان پرداخت آن نیز بنابر قول مشهور میان متأخران، از غروب روز آخر ماه رمضان تا هنگام گزاردن نماز عید و بنابر نظر برخی تا ظهر روز عید فطر است.

بر اساس روایات، پرداخت زکات فطره تکمیل‌کننده روزه، باعث قبولی آن و تکمیل‌کننده زکات مال است.

معنای فطره و اهمیت

فطره به معنای افطار، مقابل روزه است. از این‌رو زکات فطره، زکات افطار از روزه خواهد بود. بر پایه روایتی از امام صادق(ع) منظور از «قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَکیٰ؛ رستگار شد کسی که زکات داد» کسی است که فطریه را بپردازد. همچنین پرداخت زکات (فطریه) را از کمال روزه دانسته‌ است همان‌گونه که صلوات بر پیامبر(ص) از کمال نماز است. از امام علی(ع) نیز نقل شده که «هر کس زکات فطره را بپردازد، خدا به سبب آن، آنچه را از زکات مالش کاسته‌است، کامل می‌سازد».

همچنین از امام صادق نقل شده که هر کس روزه‌داری خود را با سخن و کار شایسته به پایان ببرد، خدا روزه او را قبول می‌کند، او پرداخت زکات فطره را مصداق کار شایسته معرفی کرده است. در روایت دیگری از وکیلش متعب خواست که فطره تمام نانخوران او را بپردازد و هیچ کدام را استثناء نکند چرا که می‌ترسم با نپرداختن زکات فطره کسی، بمیرد.

شرایط وجوب

شرایط واجب بودن زکات فطره عبارتند از:

  1. تکلیف: زکات فطره بر غیرمکلّف (نابالغ و دیوانه) واجب نیست.
  2. هوشیاری: بر کسی که هنگام غروب آفتابِ روز آخر ماه رمضان بی‌هوش باشد، زکات واجب نیست.
  3. فقیر نبودن: به گفته علامه حلی بنا بر نظر مشهور و اکثر فقیهان شیعه پرداخت زکات فطره بر فقیر واجب نیست. هرچند که در المبسوط شیخ طوسی آمده که در میان فقیهان برخی پرداخت زکات فطره بر فقیر را واجب می‌دانند. فقیر کسی است که مخارج یکسال خود و عیالش را ندارد و کسبی هم ندارد که بتواند مخارج سال خود و عیالش را تأمین کند. البته پرداخت فطریه بر فقیر مستحب است به این صورت که حداقل مقدار یک صاع (حدود سه کیلو) را با اعضای خانواده خود دستگردان کند سپس آن را به عنوان زکات فطره به فقیر دیگری بپردازد.

پردخت زکات فطره در صورتی واجب می‌شود که مکلف هنگام غروب آفتاب روز آخر ماه رمضان شرایط مذکور را داشته باشد. از این‌رو بر کسی که پیش از غروب آفتاب شرایط را داشته، اما هنگام غروب فاقد آنها گشته، فطره واجب نیست. البته در صورت برخورداری از شرایط در فاصله زمانی بین غروب آفتاب روز آخر ماه رمضان و اقامه نماز عید (زوال روز عید) پرداخت فطره مستحب است. برخی گفته‌اند: چنانچه در فاصله زمانی بین غروب و نماز عید، شرایط محقق شود، احتیاط واجب در پرداخت زکات فطره است. برخی قائلند: داشتن شرایط هنگام غروب موجب وجوب زکات است؛ هرچند قبل از آن فاقد شرایط بوده‌است.

کسانی که بر آنها فطره واجب می‌شود

پرداخت زکات فطره خود و هر کس که عیال (نان‌خور) او به شمار رود، بالغ باشد یا نابالغ، آزاد باشد یا برده، مسلمان باشد یا کافر بر مکلف واجب است.

در صورتی که زن و برده نان خور دیگری باشند آیا زکات فطره زن بر شوهر و برده بر مولا، مطلقا واجب است، هرچند نان‌خور آنان به شمار نیایند یا تنها در صورتی که نان‌خور شوهر و مولا باشند و یا در صورتی که نفقه ایشان بر آن دو واجب باشد، هرچند نان خور محسوب نشوند، مسئله اختلافی است. اختلاف در صورتی است که زوجه و برده نان‌خور دیگری نباشند؛ و گرنه اختلافی در سقوط زکات از عهده شوهر و مولا نیست.

زکات از کسی که فطره او بر عهده دیگری است، ساقط می‌شود؛ هرچند وی زکات را نپردازد. البته در فرضی که شخصِ مُعیل فقیر باشد و عیال غنی باشد آیا بر عیال، پرداخت زکات از طرف خود واجب است یا نه؟ اختلاف است.

زکات فطره مهمان

زکات فطره مهمان بر میزبان واجب است. هرچند در این مسئله اختلاف‌نظر وجود دارد که با یک مرتبه افطاری‌خوردن در شب عید فطر، زکات بر میزبان واجب می‌شود یا نه. برخی معتقدند همینکه عنوان مهمان تحقق یابد، هرچند یک لحظه قبل از رسیدن به زمان افطار شب عید باشد، زکات بر میزبان واجب است، اما برخی دیگر برآنند که در این مسئله میهمانی که از نظر عرف، گفته شود نان‌خور صاحبخانه است، زکاتش بر میزبان واجب است. اقوال دیگری نیز در این مسئله ذکر شده، از جمله: شرط بودن مهمانی در طول ماه؛ نیمه دوم ماه؛ دهه آخر ماه؛ دو شب آخر ماه و شب آخر ماه.

جنس و مقدار

کلمات فقیهان در بیان جنس زکات فطره مختلف است. برخی تنها گندم، جو، خرما و کشمش را ذکر کرده‌اند. برخی دیگر، ذرت یا کشک را نیز به آنها افزوده‌اند. گروه سوم، آن پنج چیز را به اضافه شیر ذکر کرده و گروه چهارم، برنج را نیز بر شش چیز یاد شده افزوده‌اند.

مشهور متأخران، جنس زکات فطره را قوت غالب بیشتر مردم دانسته‌اند. در زکات فطره، پرداخت قیمت اجناس یاد شده نیز کفایت می‌کند.

مقدار زکات فطره برای هر نفر در غیر شیر، یک صاع (حدود سه کیلوگرم) است. در شیر، گروهی مقدار آن را چهار رطل ذکر کرده‌اند؛ هرچند مشهور مقدار آن را نیز یک صاع دانسته‌اند.

زمان وجوب

  • زمان وجوب زکات فطره بنابر قول مشهور میان متأخران، غروب روز آخر ماه رمضان است. برخی، زمان وجوب را طلوع فجر روز عید دانسته‌اند. پایان وقت وجوب پرداخت آن نیز اختلافی است. برخی آن را هنگام گزاردن نماز عید، برخی دیگر زوال روز عید و گروه سوم، غروب آن روز دانسته‌اند.
  • در اینکه پرداخت زکات فطره در ماه رمضان، پیش از فرارسیدن زمان وجوب آن، جایز است یا نه، اختلافی است. بنابر قول به جواز، پرداخت زکات فطره از اول ماه رمضان جایز است.
  • هرگاه فرد در طول وقت وجوب، فطره را پرداخت نکند، در صورتی که آن را به قصد قربت از مال خود جدا کرده و کنار گذاشته باشد، همان را به عنوان زکات فطره خارج می‌سازد، اما اگر جدا نکرده باشد در اینکه زکات از ذمّه او ساقط می‌شود یا نه و در فرض عدم سقوط در اینکه باید زکات را به نیت ادا بپردازد یا قضا، اقوال مختلف است.
  • هرگاه پس از کنار گذاشتن زکات، با امکان پرداخت، آن را نپردازد، ضامن است.

مصرف زکات فطره

  • بنابر قول مشهور و معروف میان فقها، مصرف زکات فطره، همان مصرف زکات مال است. موارد مصرف زکات مال عبارتند از: فقرا، مساکین، متصدیان اداره صدقات و مأموران جمع‌آوری زکات، مؤلفة قلوبهم (افرادی که به وسیله کمک‌های مالی تمایل بیشتری به اسلام پیدا می‌کنند)، آزادی بردگان، بدهکاران، هر امری که رضای خدا در آن باشد و ابن سبیل (فردی که در راه مانده و درمانده شده‌است.) اما ظاهر کلام برخی قدما، اختصاص مصرف زکات فطره به فقرا است. برخی معاصران نیز احتیاط وجوبی را در پرداخت زکات فطره به آنان دانسته‌اند.
  • بنابر قول گروهی، دادن زکات فطره به مخالفِ مستضعف در صورت نبودن فقیر مؤمن (شیعه دوازده امامی) جایز است.
  • مالک می‌تواند زکات فطره‌اش را مستقیم به مستحق بپردازد؛ هرچند تحویل آن به امام(ع) یا نایب او افضل است.
  • بنابر قول مشهور، پرداخت کمتر از یک صاع از زکات فطره به فقیر جایز نیست مگر آنکه فقرا زیاد باشند؛ به گونه‌ای که دادن یک صاع به همه آنان امکان پذیر نباشد.
  • مستحب است زکات فطره به فقرای خویشاوند و سپس همسایگان اختصاص داده شود؛ چنان که ترجیح فقرای اهل علم و فضیلت بر غیر آنان در دادن زکات فطره مستحب است.
  • سید نمی‌تواند از غیر سید زکات‏ [زکات مال و فطره] دریافت کند، ولی اگر خمس و سایر وجوهات کفایت مخارج او را نکند و از گرفتن زکات ناچار باشد، می‌تواند از غیر سید زکات بگیرد.

پانویس

  1. عاملی، مدارک الأحکام، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۰۷؛ انصاری، کتاب الزکاة، ۱۴۱۵ق، ص۳۹۷.
  2. سوره اعلی، آیه ۱۴.
  3. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۱۰.
  4. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸۳.
  5. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸۳.
  6. صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۲.
  7. کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۷، ص۶۶۸.
  8. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۷۹.
  9. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۴۸۵.
  10. علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۲۶۱.
  11. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۴۸۸ـ۴۹۰.
  12. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۴۹۲.
  13. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۴۹۹.
  14. خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۲۰.
  15. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۰۵ـ۲۰۶.
  16. حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۳۹۶ـ۳۹۷.
  17. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۰۲ـ۵۰۴.
  18. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۰۴.
  19. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۰۵.
  20. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۰۹.
  21. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۰۷ـ۲۰۸؛ خویی، موسوعة الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج۲۴، ص۳۹۳ـ۳۹۴.
  22. بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۲۷۹؛ نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۴۰۵ـ۴۰۶؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۱۴ـ۵۱۸.
  23. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۱۸.
  24. خویی، موسوعة الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج۲۴، ص۴۵۳.
  25. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۲۷؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۲۲.
  26. بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۵ق، ج۱۲، ص۳۰۱.
  27. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۲۹.
  28. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۳۴ـ۵۳۶.
  29. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۳۸.
  30. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۳۸.
  31. مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۲۵۲.
  32. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۲۵.
  33. طوسی، النهایة، ۱۴۰۰ق، ص۱۹۲؛ حلی، الجامع للشرائع، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۰.
  34. حائری، ریاض المسائل، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۲۲۱ـ۲۲۰.
  35. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۴۱ـ۵۴۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۴۱۶ق، ج۹، ص۴۳۸ـ۴۳۹.
  36. نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۵۴۲ـ۵۴۳.
  37. امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۳۸۷ش، ص۲۹۸؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۳۷ـ۱۳۶.
  1. پیمانه‌اى است که از قدیم و نیز در عصر امامان علیهم السّلام از آن براى تعیین وزن برخى اشیاء استفاده مى‌شده و اندازه آن در شهرهای مختلف متفاوت بوده است. لغت نامه دهخدا ، ذیل واژه رطل

منابع

  • امام خمینی، سید روح‌الله، توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • انصاری، مرتضی، کتاب الزکاة، قم، کنگره شیخ اعظم انصاری، ۱۴۱۵ق.
  • بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، قم، جامعة المدرسین، ۱۴۰۵ق.
  • حائری، علی بن محمد، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، قم، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۸ق.
  • حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، مؤسسه دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق.
  • حلی، یحیی بن سعید، الجامع للشرایع، قم، مؤسسه سیدالشهداءالعلمیه، ۱۴۰۵ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، نشر مدینه العلم، ۱۴۱۰ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ۱۴۱۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، التوحید، تصحیح هاشم حسینی، قم، جامعة المدرسین، ۱۳۹۸ق.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی (محشی)، قم، جامعة المدرسین، ۱۴۱۹ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، جامعة المدرسین، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمد بن حسن، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
  • علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی احکام الشریعة، قم، جامعة المدرسین، ۱۴۱۳ق.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۲۹ق.
  • مفید، محمد بن محمد، المقنعه، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت، دار احیاءالثراث العربی، ۱۴۰۴ق.
  • نراقی، احمد بن محمد، مستند الشیعة فی احکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۵ق.
  • عاملی، محمد بن علی، مدارک الاحکام فی شرح عبادات شرائع الاسلام، بیروت، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام، ۱۴۱۱ق.

پیوند به بیرون